در شماره 90 هفته نامه بشارت نو مطلبي با عنوان طنز بشارت نوشته شده اين مطلب با عكسي از آقاي نبوي زاده همراه است كه ايشانرا به حالت افراد عزادار ايستاده نشان مي دهد 

 به نظر مي رسد نويسنده كه نامش را اينگونه نوشته (( استاد كورش آريا )) مفهوم طنز را با بي ادبي اشتباه گرفته است هرچند نويسنده با تحقير اين و آن خواسته فرا فكني نموده و شخصيت خود را به نمايش بگذارد ولي به نظر مي رسد حداقل كساني كه مسئول حفظ حرمت افراد در قالب يك شخصيت حقوقي هستند نبايد از كنار اينگونه بي حرمتي ها به راحتي بگذرند

 نويسنده متن خود را اينگونه شروع مي كند

 (( براي اولين بار در تاريخ يزد يك گناهكار گناهكار ( عاصي مذنب ) روي كار آمد كه آخر كار معلوم نشد او عاصي است يا مردم عاصي اند در نتيجه ميگرن گرفت و از استانداري به بهانه مرخصي و استعفا فرار كرد ))

 همانطور كه اشاره شد نويسنده با به تمسخر گرفتن اسم و فاميل استاندار سا بق و به كار بردن كلماتي چون فرار كرد خواسته قدرت به اصطلاح طنز نويسي خود را نشان دهد !!!!!

 نمي خواهم به چرنديات اين نويسنده به طور كامل بپردازم اما در جاي ديگر با تمسخر كردن ذكر تسبيح و صلوات اين چنين آورده است

 (( از آنجا كه عاصي آدم خوبي بود در شمارش تسبح نيز فعال  و مطرح بود بنا بر اين براي سلامتي ابوالقاسم جميعا صلوات ))

 از اينها كه بگذريم به تيتر عجيب غريبي بر مي خوريم كه به كار بردن اينگونه كلمات حتي در قالب طنز دور از شان يك رسانه است  منظورم اين عنوان است

 (( استانداري بي پدر مادر ))

 كه البته خود استانداري بايد تكليفش را با اين عنوان روشن كند

 در ادامه نويسنده تفكر آقاي نبوي زاده و اصولگرايان كشور را اين گونه بيان مي كند

 (( سياست براي مسخره بازي آمده و رييس جمهوري بايد كشك و نان خالي بخورد و ميان مردم بچرخد و خوشش بيايد از اينكه ساعت بانك جلو برود و ساعت مملكت يك ساعت عقب نيايد از نگاه اين افرد اقتصاددانها عده اي مقني اند كه مي خواهندچاه بكنند و رييس جمهوري را بياندازند توي آن ))

كه به نظر مي رسد نويسنده خواسته اين مطلب را كه اينها اينگونه هستند را به خواننده القا كند يه جورايي خواننده ي  خود را  ...... تصور كرده است

 در اخر هم نويسنده با تمسخر سرپرست استانداري و اوردن جملاتي چون  (( نبوي زاده قيافه اش پدرانه است و به سرپرستان بي خانوار بيشتر شبيه است بنابر اين نبوي زاده را سرپرست استانداي كردند ))

 بي ادبي خود را به اوج رسانده كه البته به نظر مي رسد تقصير نويسنده نيست تقصير نجابت بعضي از شخصيت هاي حقيقي و كوتاهي بعضي مسئولين است كه هر كس به خودش اجازه دهد با شخصيت ديگران اينگونه بازي كرده و عنوان آنرا بگذار طنز بشارت 

 اه .......... راحت شدم چون فكر مي كنم من به عنوان يك عضو كو چك اين جامعه به وظيفه خود عمل كردم

 نامه وارده يك فردايي

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا